دانش، پرده ای جلوگیر از آفتها است . [امام علی علیه السلام]
اقلیت
استاد فیزیکی که خدا را قبول نداشت
سه شنبه 89 تیر 29 , ساعت 7:21 عصر  

یکی از اساتید فیزیک دانش‏گاه‏مان بود که خدا را قبول نداشت و سر کلاس هم مدام تبلیغ این عقیده‏اش را می‏کرد. یک روز یکی از دوستان -جناب میم- آمد و گفت که دو کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» و «فیزیک‏دانان غربی و مسئله‏ی خداباوری» را به استاد مذکور هدیه بدهیم. امّا به روشی خاص. اوّل این‏که آن را کادو کنیم و دوم این‏که اول هر دو کتاب، و یا بر روی کاغذ کادو -به صورت خیلی تابلو- مُهر بسیج را بزنیم و یا این‏که یک‏جوری حالی‏اش کنیم که این هدیه را بسیج به تو هدیه داده است.(البته گفتنی است که آن موقع در بسیج فعالیت‏هایی داشتیم و یاد باد آن روزگاران یاد باد...)
امّا دلیل کارها:
1.اگر آدم منطقی‏ای باشد کتاب‏ها را می‏خواند و ان‏شاءالله هدایت خواهد شد...
2.اگر کتاب‏ها را کادو‏پیچ کنیم، اثر مثبت روانی روی طرف دارد و در دریافت پیام‏مان نرم‏تر خواهد بود.
3.اگر بفهمد که از طرف بسیج است، به خاطر نوع رفتار ما دل‏ش به بسیج متمایل خواهد شد و این‏که خواهد فهمید که حواس‏مان به‏ش هست و رفتارش را کنترل خواهد کرد.

***

اگر به دور و برمان دقت کنیم -مخصوصاً در محیط دانش‏گاهی- متوجه می‏شویم که چه‏قدر موقعیت‏هایی مثل این برای کار کردن وجود دارد و از آن‏ها غافل مانده‏ایم.


نوشته شده توسط علیرضا محبی | نظرات دیگران [ نظر] 
مانیفستی برای افسری در جنگ نرم
سه شنبه 89 تیر 22 , ساعت 10:18 صبح  

چند وقت پیش که داشتم در اینترنت ول می‏گشتم، در وب‏لاگ یکی از دوستان شفیق -به نام مجازی «میم»- به یادداشتی برخوردم به این اسم:
مانیفستی برای افسری در جنگ نرم
آن را باز کردم و خواندم و برای‏ش کامنت گذاشتم که: ای‏والله.
خیلی وقت بود که دنبال هم‏چه چیزی می‏گشتم.
آن را در ادامه برای‏تان می‏آورم. بخوانیدش.
نکته: مسلماً نقدهایی به این مانیفست وارد است و بسی جای تغییر و تکامل دارد. لکن حواس‏تان باشد که آن را یک دانشجو مثل من و خیلی از شما نوشته است. در این زمانه به هم‏چه رفقایی نیاز است. علاوه بر این‏که متن را می‏خوانید به نوع نگاه هم دقت کنید. کی پایه است؟
ادامه مطلب...

نوشته شده توسط علیرضا محبی | نظرات دیگران [ نظر] 
در فواید سکولاریزم علمی!
چهارشنبه 89 تیر 16 , ساعت 7:39 عصر  

سلام. چند روزی ‏است که در کوه و دشت می گردم و به اینترنت خیلی خیلی دسترسی دارم. شرمنده.
***
در سال تحصیلی‏ای که گذشت، دبیر انجمن علمی دانش‏کده‏ی‏مان بودم. یک روز از امور فرهنگی دانش‏گاه‏مان یک اعلامیه دادند با این مضمون که «فعالین علمی» انجمن‏تان را معرفی کنید که ببریم‏شان اردو. من هم اسم چند نفر را دادم و دانش‏گاه بُردشان اردو.
در محیط اردو ظاهراً بی‏نظمی‏هایی پیش آمده بود و بچه‏های ما هم حسابی گرد و خاک بلند کرده بودند و مسئول اردو را حسابی عاصی کرده بودند. روزی که اردو تمام شد، مسئول اردو به من زنگ زد که احضار شده‏ای به دفتر رئیس امور فرهنگی برای پاسخ‏گویی به پاره‏ای از مسائل! و تلویحاً هم اشاره کرد که احتمالاً حراستی‏ات کنیم.
وقتی برای پاسخ‏گویی رفتم جناب رئیس فرمودند این چه وضعی بوده که راه انداختید و این بی‏اخلاقی‏ها یعنی چه و...؟
در جواب گفتم: «شما به من گفته بودید فعالین علمی را بفرستم و نه فعالین اخلاق را! من هم اطاعت امر نمودم.»
گفت:«این حرف‏ها یعنی چه؟ مگر علم و اخلاق از هم جدایند؟»
گفتم: «در کلاس‏های درس که این جوری می‏گویند و یک‏بار هم نزدیک بود به خاطر اینکه قائل به با هم بودن این دو هستم اخراج شوم.»
القصه این‏که آن روز به کمک خدا نجات پیدا کردم و این بود از فواید سکولاریزم علمی!


نوشته شده توسط علیرضا محبی | نظرات دیگران [ نظر] 
نگاه‏ی به وضعیت جهانی مسلمین
چهارشنبه 89 تیر 9 , ساعت 10:6 صبح  

بنابر آمار، حدود 20% جمعیت جهان مسلمان هستند. چیزی در حدود 1.32 میلیارد نفر. این آمار مربوط به سال 2007 می‏باشد. طبق همان آمار مسیحیان 33.03% جمعیت جهان را تشکیل می‏دهند(2.18 میلیارد نفر).
طبق یک آمار دیگر در سال 2009، 23% جمعیت جهان به عنوان مسلمان اعلان شده‏اند(1.57 میلیارد نفر) و تعداد مسیحیان را نیز 2.1 میلیارد نفر اعلان کرده است.
اگر مقایسه کنیم می‏بینیم در طول دو-سه سال تعداد مسلمین جهان 0.25 میلیارد رشد داشته و تعداد مسیحیان نیز 2.1 میلیارد اعلان شده است. نمی‏دانم 2.1 میلیارد عدد گرد شده به طرف بالا یا پایین است و یا آمار واقعی. امّا در هر صورت دو برداشت را می‏توان از آن کرد:
الف)تعداد مسیحیان هیچ تغییری نکرده است.
ب)تعداد مسیحیان حدود 0.08 میلیارد کاهش داشته.
این آمار می‏تواند مایه‏ی امیدواری باشد برای مسلمانان جهان.
***
هرچند که آمارهای بالا نکته‏هایی بود که مایه‏ی دل‏خوشی اند. امّا این جمعیت 23%ی مسلمین متأسفانه توسری‏خور و ضعیف بار آمده اند. مسلمانان تنها 7% تراز تجاری دنیا را در دست دارند. این در حالی است این عدد در مورد امریکا به تنهایی 25% می‏باشد. در لیست نام کشورهای توسعه‏یافته نامی از کشورهای مسلمان نمی‏بینیم. البته کشورهای نوظهور مسلمان هم کشورهایی هستند که خواسته‏اند با ملاک‏های غربی پیش‏رفت کنند. سایر کشورهای مسلمان هم آرزو دارند که یک روز امریکا تحویل‏شان بگیرد و نهایت پیش‏رفت خود را در «امریکا» می‏بینند.

مسلمانان جهان از نظر رسانه‏ای بسیار فقیر می‏باشند و رسانه مستقل مسلمان نداریم و یا اگر داشته باشیم بسیار ضعیف عمل می‏کند.

مطلب بعدی در مورد کشورهای مسلمان تفرقه‏ی آن‏هاست. عربستان صعودی که یکی از قوی‏ترین کشورهای مسلمان حساب می‏شود در دست خاندان ملعون آل سعود است و مدام بر طبل تفرقه می‏کوبند. آن‏ها در پی ترویج «وهابیت» هستند. وهابیت فرقه‏ای است که مفتی‏هایش می‏گویند هر کس که سه نفر از شیعیان را بکشد به بهشت می‏رود و اگر این عدد را به هفت برساند در بهشت هم‏نشین رسول‏الله(ص) خواهد بود! متأسفانه می‏بینیم که در جهان غرب نیز این فرقه بلندگو و جای‏گاه تبلیغاتی خوبی دارد. اسلامی است که باب طبع امریکایی‏هاست! آن‏ها فرقه‏های 4گانه‏ی اهل سنت را نیز رد می‏کنند. امّا بیش‏تر، از شیعیان می‏ترسند. شاید به این دلیل که تنها مکتب تشیع ‏می‏تواند افرادی مثل امام خمینی(ره) را پرورش دهد. مصر نیز یکی دیگر از کشورهای قدرت‏مند اسلامی می‏باشد که آب‏روی اسلام را می‏برد. ظاهراً این‏ها هنوز باور ندارند که اسراییل دشمن مسلمانان است و در برنامه‏ریزی‏های‏ش حتّا برای مصر هم نقشه کشیده است و این مطلب را بارها به طور علنی خودشان اعلان کرده‏اند. لیبی نیز از طرفی برای خودش کار می‏کند و...
از سوی دیگر همه‏ی این‏ها با هم علیه ایران تبلیغات می‏کنند و می‏ترسند که اگر با ایران دست دوستی دهند، امریکا و اسراییل حرام‏زاده و انگلیس از دست‏شان ناراحت شوند!!!!
کشورهای اسلامی به خود باوری نرسیده‏اند. می‏ترسند و هنوز این قدرت را در خود نمی‏بینند که در مقابل امریکا بتوانند «نه» بگویند.
در همین یکی-دو سال اخیر، ایران کشور مالزی را به عنوان نماینده‏ی خود در سازمان تجارت جهانی معرفی کرد تا مسئولیت بررسی اوضاع ایران را برای الحاق به سازمان مذکور انجام دهد. این کشور آن‏قدر از طرف امریکا تهدید شد که انصراف داد و الآن شرایط طوری است که هیچ کشوری جرأت نمی‏کند پیش‏نهاد ایران را بپذیرد.

***
همان‏طور که می‏بینید وضع مسلمانان جهان چنین است و حتّا رشد نجومی جمعیت مسلمانان می‏تواند خطرناک هم باشد. چرا که با توجه به هجمه‏ی بلندگوهای تبلیغاتی وهابی‏ها بعید نیست که رشد مسلمین به طور تقریبی برابر باشد با رشد وهابی‏ها!!!
در این وضع باید به فکر راه چاره بود و باید از یک میان‏بُر رفت. چرا که اگر بخواهیم طبق قواعد بازی پیش برویم برای همیشه باید چند صد قدم عقب‏تر از عموسام و رفیق‏هاش حرکت کنیم...

باید به فکر راه‏ی بود غیر از این راه‏ی که آن‏ها می‏گویند برای پیش‏رفت باید پیمود... 


نوشته شده توسط علیرضا محبی | نظرات دیگران [ نظر] 
قوت قلب
چهارشنبه 89 تیر 9 , ساعت 10:4 صبح  

در «اقلّیت بودن»، «تنها بودن» نیست
«چه بسا گروه‏ی اندک
که بر بسیاران غلبه کردند...»

(پشت جلد کتاب اقلیت-استاد فاضل نظری)


نوشته شده توسط علیرضا محبی | نظرات دیگران [ نظر] 
برای شروع
سه شنبه 89 تیر 8 , ساعت 12:5 عصر  

بسم الله.

الآن حدود 2 ماه است که دارم راجع به تأسیس این وبلاگ با خودم کلنجار می‏روم. خیلی حرف‏ها بود که به قد و قواره‏ی عین‏شین‏قاف عزیزم نمی‏آمد و یک محیط جدید را می‏طلبید. البته در عین‏شین‏قاف باز هم خواهم نوشت. امّا از جنس خودش.
لابد فکر می‏کنید که چرا اسم این وب‏لاگ را اقلیت گذاشتم. این هم از موارد کلنجار است. خیلی دنبال اسم گشتم. آخر می‏گویند یکی از حقوق فرزند بر گردن پدر و مادر، نام خوب است. تفأل زدم به کتاب الله. صفحه‏ی آخر سوره‏ی یوسف(ع) آمد. دوبار کل صفحه را خواندم. چیزی دستگیرم نشد. از آن زمان گذشت. یک‏بار دیگر که آن صفحه را خواندم این آیه نظرم را جلب کرد:
«و اکثر مردم ایمان نخواهند آورد و اگر هم ایمان بیاورند، مشرک خواهند بود.» (ترجمه‏ی مضمونی آیه‏ی 106م)
و هم‏چنین در صفحه‏ی یکی‏مانده به آخر همان سوره این آیه را دیدم:
«و بیش‏تر مردم ایمان نخواهند آورد. حتّا اگر بسیار مشتاق هدایت‏شان باشی...» (103-مضموناً)
و در جایی دیگر:
«تعداد بسیار کمی از بنده‏گان‏م شکر گذار هستند...»
و یک عالمه آیه‏ی دیگر...
خلاصه کم‏کم به این نتیجه رسیدم که نام کتاب دوم جناب استاد فاضل نظری را برای این وب‏لاگ انتخاب کنم.
در اینجا قرار است به دنبال دست‏یابی به یک سبک زنده‏گی باشم برای شیعیان امیرالمؤمنین(ع) در این دنیای مدرن کوفتی!
ان‏شاءالله از اهل ایمان باشیم و مشرک نباشیم و همیشه جزو شاکرین نعمت‏های الاهی باشیم.
امیدوارم خدا این کارهای کوچک را از ما قبول کند و یک لحظه هم از کمک بی‏پایان‏ش به ما دریغ نکند و حتّا یک لحظه هم ما را به خودمان وا نگذارد.

اِلاهی! لا تَکِلنا اِلی اَنفُسِنا طَرفَةَ عَینٍ اَبَداً.  


نوشته شده توسط علیرضا محبی | نظرات دیگران [ نظر] 
هو

اقلیت

علیرضا محبی
اوقات شرعی
فهرست اصلی

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
نوشته های پیشین

مرداد 89
تیر 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
بهمن 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
شهریور 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
لوگوی وبلاگ من

اقلیت
لینک دوستان من

ع.ش.ق(خواهر بزرگتر اقلیت)
صفحات اختصاصی

پایگاه‏های گرافیکی
پایگاه‏های خبری تحلیلی
ناشران
هیئت‏ها
وبلاگ‏های باحال
پای‏گاه‏های اینترنتی چهره‏ها
پای‏گاه‏هایی در باب کتاب
بانک‏های صوتی و تصویری
مجلاتی که بد نیست بخوانیم
پای‏گاه‏های اینترنتی چهره‏ها
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

روز سوم پیامبر (ره)
و اذکر فی الکتاب اسماعیل
مشتری‏های عجیب و غریب من
جنگ اصلی
شکایتی که شاخص کفر و ایمان است
انّا لله
جدید جدید - صهبای اردو جهادی
در جدایی فلسفه و حکمت
تأملی در باب جدایی نادر از سیمین..
نکاتی عجیب از احادیثی غریب
الحمدلله
[عناوین آرشیوشده]