هرکس چیزی از سحر بیاموزد، پایان کارش با پروردگارش است . [امام علی علیه السلام]
اقلیت
نظر آیةالله وحید خراسانی درباره رهبر انقلاب
یکشنبه 89 آبان 9 , ساعت 6:36 عصر  
خیلی می‏‏‏گویند که رابطه‏‏ی میان ره‏بر انقلاب و آیت الله وحید شکراب است و آقای وحید، سایه‏ی ره‏بر را با تیر می‏زند و...
بعد از سفر ره‏بر به قم این حرف‏ها بیش‏تر شد.
امروز وقتی داشتم در شبکه‏ی مجازی می‏گشتم،
به خبر بر خوردم از تابناک. متن کامل خبر، بی دست‏کاری، به این شرح است: 
«آیت الله وحید خراسانی درخصوص رهبر انقلاب نظرات قابل تاملی دارند که بیان آن در ایام سفر آیت الله خامنه ای به شهر قم قابل توجه است.
به گزارش جهان این درحالی است که جریان ضدانقلاب تلاش می کند نظرات آیت الله وحید را در مقابل رهبری نشان دهند.
* هنگامی که آیت الله آملی لاریجانی برای مشورت به خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیده بودند تا نظرات ایشان را در خصوص پست ریاست قوه قضاییه جویا شوند ایشان فرمودند به هرطریق که می توانید این سید را کمک دهید ایشان تنها است اگر شما او را کمک نکند پس چه کسی به ایشان یاری رساند.
* روزی یکی از طلبه ها خدمت آقای وحید خراسانی می رود و از اوضاع و احوال کشور گلایه می کند و ایشان خطاب به این طلبه جوان می گویند آیا من می توانم کشور را اداره کنم ؟
این طلبه جوان بعد از مدتی تفکر می گوید؟ خیر شما نمی توانید این کشور را اداره کنید
آیت الله وحید می گویند به راستی چه کسی بهتر از مقام معظم رهبری می تواند این کشور را اداره کند.
* آیت‌الله محمد مهدی شب‌زنده‌دار نیز در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حمایت آیت‌الله وحید خراسانی از مقام معظم رهبری گفت: آیت‌الله العظمی وحید خراسانی که ما بیست و چند سال خدمت ایشان مشرف می‌شدیم و تلمذ کردیم، چند بار در جلسات مختلف فرمودند «کارهای آقای خامنه‌ای بر‌اساس موازین است».
وی ادامه داد: یعنی ایشان ضوابط شرعی را مراعات می‌کنند و اصل در این است که هوا و هوس ندارند و وقتی تشخیص می‌دهند که این حکم، حکم خداست به آن عمل می‌کنند و این یک شهادت* بزرگی است.
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: در جلسه دیگری هم آیت‌الله وحید خراسانی از آیت‌الله خامنه‌ای و پدر ایشان تعریف کردند، بنابراین وقتی مقام معظم رهبری به حرم اهل بیت و قم مشرف می‌شوند، وظیفه همه ما است که از مقام شامخ ایشان تجلیل کنیم.
وی بیان داشت: این تجلیل، تجلیل از اسلام، مذهب، اهل بیت و مرجعیت بوده و شکر نعمت حکومت اسلامی است که خداوند متعال به این مملکت ارزانی داشته است.»
*البته فکر می‏کنم به جای لغت شهادت، شهامت درست باشد. 

نوشته شده توسط علیرضا محبی | نظرات دیگران [ نظر] 
پیامبری که دل‏ش پسر می‏خواست!!!
شنبه 89 آبان 1 , ساعت 12:34 صبح  

چند وقتی بود که خیلی اذیت می شدم. سر هزار و اندی(!) مسأله.
خدا هم انگار نه انگار که دارم زیر آن همه بلا له می شوم.
هر چه دعا می کردم، کم تر اثر می کرد. گاهی حتا اثر عکس داشت و عوض آن که رفع گره کند یک گره دیگر به گره ها اضافه می کرد. خلاصه آن که داشتم می ترکیدم!
خیلی دلم گرفته بود. از خدا شکایت داشتم که چرا هر چه دعا می کنم و به درگاهش «عزّ و جزّ و ناله» می کنم، اثری نمی بینم. تا آن موقع این طوری نشده بود. یعنی این که اگر یک وقت اوضاع به هم می‏ریخت، یکی دو بار که به خدا می گفتم، خود به خود همه ی شان حل می شدند.
اما این بار فرق داشت. در همان ایام، یک روز سر کلاس حاج آقا معصومی-استاد اخلاق دانش کده ی معارف دانشگاه مان- بودم که حکایت یکی از پیامبران را برای مان تعریف کرد. حکایت این طور بود که این پیامبر بخت برگشته چهار تا دختر داشت، ولی پسری نداشت. یک روز از خدا یک پسر خواست. فرزند بعدی که به دنیا آمد دختر بود. پیامبر دوباره از خدا طلب پسر کرد. اما فرزند بعدی هم دختر بود.
یادم نیست که این «طلب پسر کردن ها» و «دختر دار شدن ها» چند بار طول کشید. اما آخر سر، پیامبر قصه ی ما از خدا شاکی شد و برای اش قاطی کرد که «این چه وضعی است؟» و «من پیامبر تو ام.» و «چرا حال مرا توی قوطی می کنی؟» و از این حرف ها.
خدا در جواب به او یک چیز گفت:«اگر آن اول که پسر می خواستی به تو پسر می دادم، آیا باز هم این گونه، متضرعانه به درگاهم می آمدی؟»
حاج آقا این را که گفت، مو به تن ام راست شد و بغض ام گرفت. کلاس که تمام شد رفتم به (...)* و تا شب گریه کردم. از صبح روز بعدش گره ها یکی یکی باز می شدند و من با باز شدن هر گره، از روی ماه خدا بیش تر شرمنده می شدم.
پاورقی:
*فکر و خیال برتان ندارد! یک جایی هست که هر موقع دلم می گیرد به آن جا می روم. از آن جایی که دوست ندارم کسی بفهمد کجاست، به جایش (...) گذاشتم. همین.

پاورقی2:

این یادداشت قبلاً در ع.ش.ق منتشر شده بود و قبل‏تر از آن در یک نشریه به اسم مجال.
حاج آقا معصومی هم الآن در مرکز اسلامی هامبورگ فعالیت می‏کنند. خوش به حال آلمانی‏ها!!!


نوشته شده توسط علیرضا محبی | نظرات دیگران [ نظر] 
هو

اقلیت

علیرضا محبی
اوقات شرعی
فهرست اصلی

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
نوشته های پیشین

مرداد 89
تیر 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
بهمن 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
شهریور 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
لوگوی وبلاگ من

اقلیت
لینک دوستان من

ع.ش.ق(خواهر بزرگتر اقلیت)
صفحات اختصاصی

پایگاه‏های گرافیکی
پایگاه‏های خبری تحلیلی
ناشران
هیئت‏ها
وبلاگ‏های باحال
پای‏گاه‏های اینترنتی چهره‏ها
پای‏گاه‏هایی در باب کتاب
بانک‏های صوتی و تصویری
مجلاتی که بد نیست بخوانیم
پای‏گاه‏های اینترنتی چهره‏ها
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

روز سوم پیامبر (ره)
و اذکر فی الکتاب اسماعیل
مشتری‏های عجیب و غریب من
جنگ اصلی
شکایتی که شاخص کفر و ایمان است
انّا لله
جدید جدید - صهبای اردو جهادی
در جدایی فلسفه و حکمت
تأملی در باب جدایی نادر از سیمین..
نکاتی عجیب از احادیثی غریب
الحمدلله
[عناوین آرشیوشده]